سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ نشانه خوش آمد میگویم ... این خاکا شمیم سیب حرم داره ، دیگه دل من چی کم داره حالا که با شهداست ، راهی که شروع میشه از کنارشون ، ایشالا تو سایه سارشون مسیر وصل خداست...

خواستم با نام بهترین دوستم وبلاگ رو آغاز کنم.
مثه خیلی ها که کار های بزرگشون رو تقدیم به بهترینشون می کنند.
هر چه فکر کردم نتونستم.
نه اینکه بهترین نداشته باشم؛ نه!
کلافه شدم... به خودم گفتم تکلیف خودتو امشب روشن کن.
از بین رفیقها،
آشناها،
اقوام، 
یکی رو انتخاب کن...
نتونستم!
امروز صبح رفتم گلستان شهدا، کنار مزار حاج حسین و حاج احمد و... .
آخر سر تصمیم گرفتم کارمو با «اشک» شروع کنم که عصاره وجودمه و اشکمو تقدیم به اونهایی بکنم که یادشون نشانه حیاتمه.

 

 

 



[ یکشنبه 86/1/19 ] [ 3:11 عصر ] [ محمد احمدیان ]

نظر